مناجات با خدا - شب سوم رمضان المبارک 1392
اگر بناست رحمتِ کسی به ما کمک کند
خدا کند که زودتر خود خدا کمک کند
ضیافت کریمها که بیگدا نمیشود
کرم کن و بگو کسی به این گدا کمک کند
من اشتباه کردهام ولی مرا رها مکن
به جز تو کیست که به این بی سر و پا کمک کند
گناه کردنم به آبروی من لگد زده
به این بدون آبرو، کسی چرا کمک کند؟
اگر هوار میزنم اگر که جار میزنم
میان راه ماندهام، یکی مرا کمک کند
نگو که تحبسالدعا شدم، نگو رها شدم، بگو
چه حربهای به من به جز دعا کمک کند
برای من که قبح ذلت و گناه ریخته
حیاست بهترین دوا به من کمک کند
بیا مرا درست کن، بیا ضرر نمیکنی!
نمیشود خدا همهش به خوبها کمک کند
به هر کجا که میروم ضمانتم نمیکند
به طوس میروم مگر امام رضا کمک کند
اگر که خورده کار من گره، گره گشا که هست
به عاشقان رقیه گره گشا کمک کند
چقدر تا دم سحر، سر بریدهی پدر
به دختر سه ساله روی نیزهها کمک کند
ز ناقه زجر لعنتی مرا ز مو بلند کرد
به دختر تو بابا عمه زیر چکمهها کمک کند
بیانات حاج آقا در شب سوّم ماه مبارک رمضان:
حاج آقا منصور در سومین شب از ماه مبارک رمضان، پیرو ادامه بیانات خود به اینجا رسیدند که: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتى لاتُنالُ مِنْکَ اِلاّ بِرِضاکَ وَالْخُرُوجَ مِنْ جَمیعِ مَعاصیکَ به این معنا که؛ خدایا از تو مىخواهم به حق رحمتت که به آن نرسند جز به خشنودى تو و خارجشدن از همه نافرمانهایت... عرض کردیم در دو شب گذشته که از مصادیق رضایت خدا؛ رضایت امام زمان علیه السلام است، از دیگر مصادیق آن که امشب به آن اشاره مى کنیم رضایت والدین ( رضاء الله من رضاء الوالدین ) اون هم والدین ما... البته داشتیم و داریم که فرزنده دارد میرسه به خدا و پدر آلوده شده به ماهواره و اینترنت و غیره امّا با این وجود ما پدر و مادر هاى خوبى داشتیم و داریم؛ خدا انشالله اون هایی که از دنیا رفتند خدا بیامرزتشون و کسانی هم که زنده اند خدا بهشون طول عمر و سلامتى بده.
موسى بن عمران سئوال کرد از خدا که: نشانه و علامات خشنودى خدا و رضاءالله چیه؟ و خدا فرمود اینکه بندگانم به اطاعت از من پیروى کرده و از معصیت ها دورى کنند. امشب شما خواهى گفت؛ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتى وَسِعَتْ کُلَّ شَىْءٍ ؛ یعنى مبانى توحید رو به این شکل اعلام میکنى اما یک وقت میخواى یک چیز ثابت رو بگى؛ اونجا میگى؛ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتى لاتُنالُ مِنْکَ اِلاّ بِرِضاکَ یعنى تا تو نخواهى و رضایت نداشته باشى من به رحمتت نمى رسم؛ حال رضایت تو در چیست؟ یکى از دیگر مصادیقش رعایت و انجام احکام مى باشد که مثلاً سر سال خمس داراییت رو بدى... منظور اینکه خمست رو برنامه ریزى کن! حالا یه وقت اونیکه نوجونه، دبیرستانیه، دانشجویه... مشکلى نداره؛ باباش باید بده! اما اگر رفتى سر کارى و پولى درآوردى، اونم پول حلال، باید خمس مالت رو بدى...
وَالْخُرُوجَ مِنْ جَمیعِ مَعاصیکَ؛ من اگر می خواهم به این رضایت برسم، مرحله بعدیش اینکه خارج بشم از جمیع معصیت ها؛ اینکه بگى حالا هرکارى تو طول می خواستم بکنم به واسطه روزه دارى نکردم حالا بعد از افطار میکنم نمیشه... معصیت؛ معصیته...!!!
خروج از معاصی خدا باید تصمیم تو باشه به منم ربطى نداره، شب ها میاى اینجا من واست میخونم میرى... باید حواستو جمع کنى! یعنى اگر اینطور نباشه یکسرى توهمات تو رو میگیره که فکر میکنى دین هستش! اوّل کار هم باید از شکم و نفس شهوانی خودت مواظبت کنى؛ همانطورى که پیامبرت (ص) فرموده؛ فرمود من از دو چیز امّتم نگرانم اول شکم و دوم شهوت، لذا مراقب باشید.
على جان؛ باب الله تو هستی. دیشب هم گفتیم تو کسى هستى که به ما شناساندى ماه رمضان را و قرائت قرآن را؛ یعنى براى همینه که مقام معظم رهبرى فرمودند: قرائت و حفظ و قارى و تجوید و تفسیر و ترجمه و... همه اینها خوبه منتهى باید سعى بشه که قرآن وارد بطن زندگى هامون بشه...امیرالمومنین (ع) چیکار کرد که رضایت خدارو کسب کرد؟!؟ باید به زورم شده دستت رو بگذارى تو دست امام زمان (عج) و امیرالمومنین (ع) و بعد بگى؛ وَالْخُرُوجَ مِنْ جَمیعِ مَعاصیکَ... اگر اینطورى شد، فردا شب حالت بهتره! من بسم الله میگم تو اشکت جارى میشه وگرنه...
خدایا همین الان خبر آل یهود و آل وهاب و همه ى ستمگران و ظالمان مخصوصاً در سوریه را به ما برسان!
اشعار روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
دست از سرم بردار من بابا ندارم
زخمی شدم، بهر دویدن پا ندارم
گیسو سپیدم احترامم را نگهدار
سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم
باشد بزن! چشم عمو را دور دیدی
من هیچ کس را بین این صحرا ندارم
زیبایی دختر به گیسوی بلند است
مثل گذشته گیسوی زیبا ندارم
این چند وقته از در و دیوار خوردم
دیگر برای ضربههایت جا ندارم
تا گیسوانم را ز دستانت درآرم
غیر از تحمل چارهای اینجا ندارم
گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد
خسته شدم میلی به این دنیا ندارم
گیرم که پس دادند هر دو گوشوارم
گوشی برای گوشواره ها ندارم
شیرین زبان بودم صدایم را بریدند
آهنگ سابق را به آن آوا ندارم
در پیش پایم نان و خرما پرت کردند
کاری دگر با شام و شامیها ندارم
با ضربهی پا دندههایم را شکستند
کی گفته من ارثیه از زهرا ندارم؟
خولی تنورش گوییا آتش داشت آن شب
ترکیب رویت گشته خیلی نامرتب
اگر بریده بریده به لب سخن دارم
هزار لطمهی ناگفته در بدن دارم
قسم به موی سپیدت سیاه شد روزم
چقدر نکته در این واژهی نزن دارم
چهار پاره استخوان سه تار موی بلند
دو نیمه معجر و یک پاره پیرهن دارم
---------------------------------------
التماس دعا
منبع: دوستداران حاج منصور ارضی