مناجات با خدا - شب ششم رمضان المبارک 1392
اینجا کریمی هست که بسیار میبخشد
در وا نکردی تا کنی اقرار میبخشد
تأثیر استغفار اوج باور عبد است
قبل از گناه کردن تو را غفار میبخشد
وقت گنه پرده به روی ما میاندازد
مشغول عصیانیم که ستار میبخشد
هر قدر هم دوری کنی، او در پی ما هست
گاهی به خلوت گاه در انذار میبخشد
این صبر که دارد خدا شرمندگی دارد
هر چه گنه را میکنی تکرار میبخشد
پیچیدگی زندگی تمرین رشد ماست
اینها مقاماتیست که دلدار میبخشد
در میهمانی هوشیاری جزءِ ارکان است
این صاحبِ خانه به ما اسرار میبخشد
آب حیاتی که خدا فرموده این اشک است
این هدیه را بر دیدهی بیدار میبخشد
فرموده است شیخالائمه، حق کسی را که
اشکی بریزد در عزای یار میبخشد
ذکر حسین در تشنگی تسبیح ما باشد
جان را صفا این ذکر گوهربار میبخشد
بیانات :
حاج آقا طبق روال شب هاى گذشته به ادامه ى شرح و تفسیر دعاى بیست و هشتم از حوائج دنیا و آخرت پرداخته و فرمودند: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتى لاتُنالُ مِنْکَ اِلاّ بِرِضاکَ وَالْخُرُوجَ مِنْ جَمیعِ مَعاصیکَ وَالدُّخُولَ فى کُلِّ ما یُرْضیکَ...؛ ما چگونه باید راه پیدا کنیم به دریاى بى کران رضایت خدا؟ که مقدمه اش رو هم عرض کردیم که باید از بند معاصى خارج بشیم و فکر اینکه اهل بیت ما رو با معاصى قبول کنند؛ محال است! یعنى اگر کربلا بریم، هیئت بریم، عشق بازى کنیم اما اگر معصیت ها و گناهانمون رو ترک نکنیم فایده اى نداره! لذا باید گناهانمون رو ترک کنیم؛ خوب پس یکى از راه هایى که ما بفهمیم باید چکار کنیم تا به رضایت حق برسیم، این است که ببینیم اهل بیت چطور داخل به این مقام رضایت شدند.
حال؛ مراحل رضایت خداوند و اهل بیت، نخست در فروع دین و ضروریّات دین است یعنى مرد باید مواظب حلال و حرام باشه، زن همینطور... اون کسى که حجابش رو رعایت میکنه؛ اون کسى که خمس مالش رو میدهد همه مورد رضایت خداست! من همین امروز از تلویزیون شنیدم که آقایى داشت صحبت مى کرد، مى گفت: امام رضا علیه السّلام فرمودند: من دوست ندارم کسى را که خمس نمى دهد. حالا ما تند تند بریم زیارت، و از اون طرف امام جواد علیه السّلام مى فرماید: من تضمین مى کنم که کسى که خمس بدهد از مالش کم نشود... دیگه این حرف خدا و قرآن و اهل بیت (ع)است؛ همه ى گرفتارى ما هم براى عدم رعایت همین دستورات است.
ما باید ببینیم مى توانیم کارت ورود به رضایت خدا رو بگیریم یا نه؟! یعنى چطور رضایت خداوند رو بدست بیاوریم! من دوستی دارم که یک ماهِ ماه رمضان رو خونه مراقب مادرش بود، مى گفت لذّت هم میبردم! تا سحر هم بیدار بودم، دعا مى خوندم! و میدیدم مادرم تلویحاً تنهاست و راضى نیست نیومدم، پیش مادرم بودم و بابت این کار چیزى رو به من عنایت کردند که اصلاً نمى تونم بیان کنم!؛ یک کسى میشه این! از اون طرف هم ما در سال هاى قبل داشتیم که طرف مادرش رو میزده بعد میومده اینجا مناجات، اصلاً یه عدّه واقعاً نادان هستند. این رو هم نمى فهمند که ما که اینجا نشستیم؛ چقدر افراد براى ما زحمت کشیدند! اول والدین هستند، علما هستند، معلّمان و استادان ما هستند و... یعنى همه رو فداى دوستاشون مى کنند! یکى از رفقاى ما بود مى گفت من تحقیق کردم ٩٠٪ آدم ها توسط دوستاشون به جهنّم میروند... یک مقدار مراقب دوستى هاتون باشید. یکدفعه میبینى دوستانت یه جاهایى مى برنت که همه جایش شیطانه! حتی تو رو به هیئت می بره ولی میبینى اینها ضدّ همه ى ارزش هاى ابى عبدالله هستند، گرچه براى ابی عبدالله خودشون رو مى کُشند، خون و خون ریزى راه مى اندازند! یعنى رنگو لعابى که باید از حضرت بگیره، نمیگیره... زندگى هاشون هم یا غربىِ یا من در آوردىِ یا نفسانىَ...
بچّه ها بهار قرآن ماه رمضون هستش؛ اگر قرآن نخونى نمیشه! بعد میبینى آخر ماه همه رو بخشیدند تو هنوز هیچى.
ببین بابا جون باید برى از دوتا عالم عادل و با تقوا بپرسى، مرجع تقلیدت رو انتخاب کنى، بعد باید حلال و حرامت رو بپرسى، ببینى نجس و پاکى چیه، خمس مالت رو حساب کنى بدى، رساله رو یه بار بخونى یا مسائلت رو از یه کارشناس مسائل دینى بپرسى بعد اون موقع است که باید ببینى چند مرده حلاّجى...!!! مرگ خبر نمى دهد، من هر سال نگران این مرگ هاى ناگهانى ام...
تو رو خدا یکم مراقب اعمالتون، افعالتون و مسافرت رفتن هاتون باشید.
اشعار روضه حضرت رباب سلام الله علیها قسمت اول
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
چه زود این همه تغییر کرد آب فرات
چه کرد با جگر تشنهها نمیدانم
رباب را که زمینگیر کرد آب فرات
رباب را چقدر در حرم خجالت داد
همان دو لحظه که تأخیر کرد آب فرات
همان که آبرویت را ز گریهاش داری
سهشعبه در گلویش گیر کرد آب فرات
دوباره آب رسید و به سینه شیر آمد
ولی چه زود، کمی دیر کرد آب فرات
اشعار روضه حضرت رباب سلام الله علیها قسمت دوم
برای آب آبِ ما، در این صحرا جوابی نیست
خجالت میکشم وقتی میان خیمه، آبی نیست
خجالت میکشم مادر میان سینه شیری نیست
غروب عمر مجروح تو دیگر آفتابی نیست
از این دریا که حتی اسبهای کوفه سیرابست
برای خشکی لبهای تو غیر از سرابی نیست
برای قطره آبی به هر کس رو زدم مادر
ولی اینجا کسی مادر پی کسب ثوابی نیست
روی سرنیزهها جای گلوی کوچکت تنگ است
روی نیها جای اینکه تو بخوابی نیست
منبع:دوستداران حاج منصور ارضی