مناجات با خدا - شب هفتم رمضان المبارک 1392
ز سر هم نفسی با دو نفس آلوده
شدم آغشته به عصیان و سپس آلوده
مرغ باغ ملکوتم که به مرداب گناه
پر و بالم شده چون بال مگس آلوده
این گنه چیست که یک قطره ای از آن کافیست
تا شود از اثرش رود ارس آلوده
قالی مسجد اگر فرش فقیهان نشود
شود از پاخور هر ناکس و کس آلوده
روز محشر که فقط گوهر خالص طلبند
ره به جایی نبرد خیر هوس آلوده
مقصدم نور علی نور بود اما حیف
محفل آلوده، دل آلوده، فرس آلوده
گر بنا هست نگاهت سوی پاکان باشد
چه کند بی نظر چشم تو پس آلوده
فقط از کرببلا فیض سلامش مانده
گشته این دیده ی بیمار ز بس آلوده
-----------------------------------
اشعار روضه حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
زیر بار خجالت طفلان
قطره قطره اگر چه آب شدی
علقمه شاهدست ای آقا
قبله ی تیر بیحساب شدی
تو به أدرک أخای خود آنجا
به فدای کسی جواب شدی
ای به نیزه محافظ زینب
هدف سنگ ناصواب شدی
چه کسی گفته ناقه عریان بود
تو برای حرم حجاب شدی
کربلا فیض عظیمست نظر میخواهد
راهپیمایی این جاده سر میخواهد
کار هر کس نبود بچه به مسلخ بردن
این فقط کار حسین است جگر میخواهد
انشاءلله شعر پایانی مجلس شب هفتم را اضافه میکنیم
التماس دعا