مناجات با خدا - شب هشتم رمضان المبارک 1392
دل ما معتکف کوی خدا شد الحمد
درِ این ماه به روی همه وا شد الحمد
رحمت و مغرفت از لطف خدا میبارد
دعوت عام ز هر شاه و گدا شد الحمد
به گنهکار بگو ماه دعا شد برگرد
حاجت عبد خطاکار روا شد الحمد
آری یک عمر اگر توبه شکستی بازآی
توبه اینجاست که پر قدر و بها شد الحمد
دست بردار تهی دستی ما عیبی نیست
که شفیع همه کنزالفقراء شد الحمد
جوشش عفو کریم و نظر لطف رحیم
آنقدر هست که بر ما هم عطا شد الحمد
خفتم و خواب مرا فیض عبادت دادند
لب فرو بستم و تسبیح خدا شد الحمد
از سحر تا دم افطار لبم آب نخورد
پس نصیب عطشم آب بقا شد الحمد
جگرم سوخت کمی یاد حسین افتادم
نفسم هم نفس کرببلا شد الحمد
ساقیام حضرت سقای حرم عباس است
مشک او، اشک شد و گریهی ما شد الحمد
این گنهکار کجا و سحر کوی حسین
مستجاب عاقبت انگار دعا شد الحمد
از شب قدر همان سال گذشته تا حال
بارها قسمت من صحن رضا شد الحمد
عنقریب است که گویند فلانی جا ماند
باز هم قافله رفت و دلمان اینجا ماند
-----------------------------------------------------
اشعار روضه امام رضا علیه السلام
عبا به پایم اگر گیر میکند غم نیست
قدم ز قامت مادر که بیشتر خم نیست
میان کوچه سرم گیج میرود مادر
اگر چه ضربهی سیلی و دست محکم نیست
همینکه تکیه به دیوار گاه گاه میدادم
به غیر گوش شکسته غمی به یادم نیست
جواد نیست عصای قد خمم بشود
عصا به جای خودش هیچکس که محرم نیست
میان حجره به یاد حسین میسوزم
ولی دهان من از زخم نیزه درهم نیست
-------------------------------------------------------------------
اشعار روضه امام رضا علیه السلام (حاج حسین سازور)
بالم شکسته بود و هوایی نداشتم
از دست روزگار رهایی نداشتم
بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدم
مشهد اگر نبود که جایی نداشتم
دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید
دردم زیاد بود و دوایی نداشتم
گفتم مگر امام رضا چارهای کند
ای وای اگر امام رضایی نداشتم
گفتم در حرم همه را راه میدهند
اصلا بنای بی سر و پایی نداشتم
میل تو بر دل آمد و میل گناه رفت
ور نه من از گناه ابایی نداشتم
چندین شب است گریه شده کار من ولی
بازهم برات کرببلایی نداشتم