مناجات با خدا - شب نهم رمضان المبارک 1392
گر چه به سینه نالهی جانکاه میکشم
خود را کنار سفرهی الله میکشم
من آن کسم که داده ز کف هر چه داشته
دارم به حال و روز خودم آه میکشم
شد ارتفاع کوه گناهان من بلند
بیطاقتم که نالهی کوتاه میکشم
من سخت بین نفس خودم گیر کردهام
بنگر چهها ز دشمن همراه میکشم
این های هایِ خسته به جایی نمیرسد
انگار ناله را ز ته چاه میکشم
از بیکسی به کوی تو آوردهام پناه
بنگر چگونه چهره به درگاه میکشم
اصلاً بعید نیست که من هم عوض شوم
دل را به راه دلبرِ دلخواه میکشم
دارم به شوق آمدنت گریه میکنم
یک سال انتظار بر این ماه میکشم
کار مرا حسین دوباره درست کرد
من نوکرم خجالت از آن شاه میکشم
جای خون در رگم شراب ریختهاند
مهر اولاد بوتراب ریختهاند
-------------------------------------------
اشعار روضه حضرت علی اکبر علیه السلام – قسمت اول
گویا جزر و مد شمشیر است
هر چه من زود هم رسم دیر است
در قیامند نیزهها به تنت
که چنین قوم غرق تکفیر است
بس که قتل تو شرح میخواهد
لشکری بر تنت به تفسیر است
بر سر پیکر تو جان دادم
بس که این منظره نفسگیر است
نالههای مرا جواب بده
عشوه کم کن که این پدر پیر است
---------------------------------------------------------
اشعار روضه حضرت علی اکبر علیه السلام – قسمت دوم
از خیمهها درآمده خواهر بلند شو
زینب رسیده است برادر بلند شو
دنبالت آمده همه را زیر و رو کند
پس تا نبرده دست به معجر بلند شو
دشمن به ریش خونی تو خنده میزند
پس پشت کن به خندهی لشگر بلند شو
گفتم عبا بیاورد عباس از خیام
برخیز، اذان بگو، سر منبر، بلند شو
اینجا درست نیست، مکش زانو اینچنین
از روی پیکر علیاکبر بلند شو
حالا که اشک و نالهی زینب قبول نیست
اصلاً بیا به خاطر مادر بلند شو
تو میخوری زمین، جگرم آب میشود
ای وارث دلاور خیبر بلند شو
التماس دعا