اشعار مناجات با خدا و مدح امیرالمومنین علی علیه السلام - شب هفدهم رمضان المبارک 1392
وقتی خدا خواهد که دستی را بگیرد
حتی منِ آلوده را هم میپذیرد
از درب این خانه نمیگردد کسی رد
پس خوش به حال هر کسی اینجا بمیرد
این جا همان جایی که دل را میبرند و
بیچارهها را با نگاهی میخرند و
این دیدهی آلوده تا گریان میآید
جای عذاب و نار حق غفران میآید
بر درد بیدرمان دل درمان میآید
زهرا خودش از عرش، از رضوان میآید
هر کس الهی بالحسین العفو گوید
پا در کویرش مینهد تا گل بروید
شرمنده هستم بر سر قولم نماندم
یک شب نمازم را برای تو نخواندم
محض رضای تو گناهی را نراندم
باید خودم را پای چشمه میرساندم
تا اینکه با آن غسل میدادم تنم را
از تیرگیها میزدودم دامنم را
یک روز اشکی داشتم حالا ندارم
در بین خوبان تو اصلاً جا ندارم
دستی برای یاری مولا ندارم
بد هستم اما با کسی دعوا ندارم
اشعار مدح امیرالمومنین علی علیه السلام
من هرچه باشم از اهالی غدیرم
مهمان بزم سفرهی نعمالامیرم
با یا علی در میزنم تا در گشایی
در را به آهنگ خوش حیدر گشایی
این است رمز فتح هر کشور گشایی
تنها کسی که میکند خیبر گشایی
یعسوب دین مولا امیرالمؤمنین است
پس فتح دلها با امیرالمؤمنین است
گفتم علی و مهر ساغر را شکستم
ساقی علی باشد همه سیراب هستند
قوم عجم بیش از عرب از باده مستند
از آن زمانی که خدا را میپرستند
عشق علی سرمایهی ایرانیان است
ناد علی رمز نجات شیعیان است
من آمدم حالا بگو دست کرم کو؟
گفتی که این شبها گدا را میخرم کو؟
در آرزوی مهدیَم تاج سرم کو؟
گم کردهام راه حرم را پس حرم کو؟
دل بیقرار پرچم سرخ حسین است
هر شب سوار پرچم سرخ حسین است
این سرزمین خشک و بیآب و علف را
این نالههای سینهسوز بیهدف را
این زائر درماندهی شهر نجف را
این عاشق دلدادهی صحرای طف را
کی میبری تا صحن ایوان طلایی
کی میکنی این بینوا را کربلایی
بیانات :
در این شب نورانى حاج آقا به ادامه ى بیانات خود پرداختند و فرمودند:
ما باید حدود حلال خداوند رو رعایت کنیم و اگر رعایت نکنیم به دست اندازهایى مى افتیم که خیلى بد است. لذا ما باید دائماً در حال استغفار و پناه بردن به خدا باشیم...،
سپس حاج آقا به حکمت یکصد و یکم از نهج البلاغه اشاره کردند امّا قبل از آن به اهمیّت نهج البلاغه پرداختند و از اهمّیت لزوم داشتن استاد در همه ى زمینه هاى زندگى پرداخته و فرمودند؛
شما که مستمع هستی و میخواى طلبه بشى، به یک مقام علمى اى برسى و... باید استاد ببینى و داشته باشى، استاد بى دین هم به درد نمى خوره، یکجا میزندت زمین.
حالا امیرالمومنین علیه السّلام در این حکمت مى فرماید: خداوند به شما امر کرده است که واجباتتون را عمل کنید کنید و این واجبات هم همه مشخّص شده است و دسته بندى هم شده...، مثل بحث حجاب که از شاخص ترین موارد ضروریّات دین است، یا مثلاً رشوه ندادن و ربا نخوردن است، که در ادامه حضرت مى فرماید این واجبات رو ضایع نکنید،،، خوب حالا واجبات دین چطور ضایع مى شود؟، مثلاً روزه مى گیریم امّا غیبت هم مى کنیم...، لذا حضرت می فرماید ضایع نکنید، کوتاهى نکنید، چون به کیفر خواهید رسید...، حدود حلال و مسیر الى الله را رعایت نکنى به کیفر خواهید رسید، و حدود احکام هم باید رعایت کرد، و لازمه اش هم اینکه باید مرجع داشته باشى و به رساله مراجعه کنى...، پس این حدود خداست و ما باید ازش تجاوز نکنیم،
در ضمن من انقدر بدم میاد طرف میاد میگه فلانی از غرب و شرق اومده این حرف رو زده. بابا ما خودمون قرآن و اهل بیت (ع) رو داریم؛ قال الصادق و قال الباقر داریم... کلى عالم و مرجع و دانشمند ایرانى داریم، الان اگر همین نهج البلاغه در حوزه ها رواج پیدا کند غوغا مى کنه. الان من تازه فقط دارم ترجمه و معنا مى کنم، اگر بخواهى مو شکافانه روش کار کنى غوغا مى کنه،
خوب در ادامه حضرت در باب عدم تجاوز از حلال و مسیر الى الله خداوند در پرانتز مى فرماید؛ به سلیقه ى خودتان رفتار نکنید،،، یعنى حتماً بیچاره مى شوید، و اگر رعایت نکنید در همین دنیا ضرر می بینید، در آخرت هم که به عذاب جاوید دچار خواهید شد. بعد در ادامه حضرت دارد که براى مال دنیا خود رو به سختى نیاندازید... خوب اما اگر دقت نداشته باشیم و همین جورى الکى زندگى کنیم نتیجه اش چى میشه؟؟ به امام زمان میرسیم امّا بى فایده، یعنى آقا باهات کارى نداره. یعنى روزى ات رو میده، میزاره مناجات کنى امّا کارى باهات نداره، این ها خیلى مهمّه... قربونتون برم به زندگى هاتون برسید.
نثار آقامون امیرالمومنین صلوات،
اشعار روضه ابی عبدالله علیه السلام:
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشهی ششگوشهی تو
حرمت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کردهی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریهی ما دست رباب افتاده
روضهخوان دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفرهی سقاست اباعبدالله
هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن زینبکبریست اباعبدالله
مادرت گفت بنیَّ دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشهی گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
دیدم نشست روی تنت پای این و آن
جسم تو ماند و ضربهی بیجای این و آن
اینها برای پیرهنت نقشه میکشند
حالا تن تو مانده و دعوای این و آن
گرد و غبار روی تنت حرف میزند
از مقتل شلوغ و تماشای این و آن
دارند زنده زنده تو را دفن میکنند
دیگر برای جرعه ی آبی رو نزن
حالا غروب آمده و مانده خواهرت
با طعنه ها و بد دهنی های این و آن