مناجات با خدا - شب نوزهم رمضان المبارک 1392
و الستر عیوبی، واغفر ذنوبی
إلهی العفو، إلهی العفو
ای حیّ سبحان، در ماه غفران
سوی تو آمد، عبد پشیمان
غرق تباهی، با رو سیاهی
گوید الهی، از روی احساس
و الستر عیوبی، واغفر ذنوبی
إلهی العفو، إلهی العفو
یا ذی المعالی، با دست خالی
رو کرده ام بر، مولی الموالی
تو سفره داری، رویم نیاری
أشکو إلیکَ، مِن سوءحالی
إلهی العفو، إلهی العفو
دستم گرفتی، چیزی نگفتی
از فعل زشت و جرم و خطایم
دیدی جفایم، دادی بهایم
جای خطایم، کردی عطایم
إکشف کروبی، والغفر ذنوبی
إلهی العفو، إلهی العفو
حرمت شکستم، غافل نشستم
کردی فراموش، نان و نمک را
رفته زیادم، قبر و معادم
پروا نکردم، از روی مولا
یا رب به زهرا، أنظر إلینا
إلهی العفو، إلهی العفو
در میزنم من، در این دل شب
از ظلم عصیان، خلّصنی یارب
گر بی نوایم، غرق خطایم
ما را ببخش بر، سالار زینب
إلهی العفو، إلهی العفو
در بین گودال، افتاده ای بی حال
گردیده پا مال، قرآن زینب
برخاک صحرا، مظلوم زهرا
هِی میکشد پا، جانان زینب
ذبح عظیم است، شاه کریم است
مظلوم حسینم، مظلوم حسینم
در شور و شینم، عبد الحسینم
إلهی العفو، إلهی العفو
------------------------------------------
اشعار روضه حضرت امیرالمومنین علی (ع) - قسمت اول
نمک بخور ولی آن را به زخم یار نزن
به جان زینبت این سفره را کنار نزن
من از تو وعده گرفتم برای افطاری
بیا و امشبه را حرف غصه دار نزن
بگو حسن برود مسجد و تو پیشم باش
اذان رفتن خود را به کوفه جار نزن
چقدر بر در و دیوار چشم میدوزی
به جان فاطمه بابا به دل شرار نزن
تمام این در و همسایه با تو بد هستند
میان صحن حیاط این چنین زار نزن
کلون در پر شال تو را گرفت، ولی
به یاد پهلوی پر خون شده هوار نزن
برو به کوفه سفارش کن و بگو کوفه
به فرق دختر من سنگ بی شمار نزن
اشعار روضه حضرت امیرالمومنین علی (ع) - قسمت دوم
بابا خوش آمدی چه عجب مال من شدی
شبهای قبل،وقف حسین وحسن شدی
چیزی نگفتی ازاین رازسر به مهر
اصلا چه شدکه سرزده مهمان من شدی
بابابه جان تو،دل من شورمیزند
با بانوی بهشت مگر همسفرشدی