مناجات با خدا - شب بیستم رمضان المبارک 1392
بساط عاشقی ما به پاست این شبها
زمان عاشقی باخداست این شبها
گناهکارقدیمی دوباره برگشته
صدای زمزمه ها آشناست این شبها
زمان بده به زمین خورده ای اله کریم
اگرمرابزنی هم رواست این شبها
خوشابه حال گدایی که چشم تردارد
که گریه های سحرکیمیاست این شبها
کنارسفره ی افطار،زیرلب گفتم
نگفتی به خود،آقاکجاست این شبها
قسم به خاک نشسته به چادرزهرا(س)
مراببخش،ببخشی رواست این شبها
زفتنه های زمانه خط امان دادی
چراکه نام علی ،ذکرماست این شبها
گدای صحن وسرای شهنشه نجفم
دلم هوایی مرتضاست این شبها
دل شکسته ی ما ؟ بر ارباب
بخاطرحرم کربلاست این شبها
سلام بر لب عطشان سیدالشهدا(ع)
سخن زتشنه لب سرجداست این شبها
شنیدم سرش نی به نی عوض میشد
شکایت من ازآن نیزه هاست این شبها
--------------------------------------------------------
اشعار روضه حضرت امیرالمومنین علی (ع)
هر بار بر محاسن خود دست میکشی
موی سفید مادرم آید به یادت
حرفی نمیزنی فقط گریه میکنی
امشب برس عزیزدل من به داد من
مانندموی خویش دلم رابه هم نریز
خون شستن از سرت چقدر کار می برد
آن شب بگوچرا وسط غسل مادرم
دیدم که فضه پارچه بسیارمیبرد
پابرزمین نزن پا بر زمین مکوب دلم شورمیزند
ماندم که زهر با جگر تو چه کرده است
مرهم برای زخم تودرمان نمی شود
شمشیربا شکاف سرتوچه کرده است
شمشیر با غلاف که فرقی نمی کند
هردوبرای شکسته شدن ساخته شدند
درکوچه دست مادرودرکوفه فرق تو
اینان برای کشتن من ساخته شدند
امامیان این همه ابزارهای جنگ
برخنجری که کند شده اعتنا کنند
---------------------------------
منبع : دوستداران حاج منصور ارضی