أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها.
عرض کردیم که در این دعایی که در ادامه ی ماه مبارک رمضانه ، دعای خیلی عجیبیه وَافْتَحْ لى بابَ الاْمْرِ الَّذى فیهِ الْعافِیَةُ وَالْفَرَجُ وَافْتَحْ لى بابَهُ ،وَ یَسِّرْلى مَخْرَجَهُ.چون اصلش برای حوائج دنیا و آخرته ، خوبه آدم این دعاها رو نگاه کنه.
بیست ونه تا دعا مستقلا داره از ائمه (ع)درباب حوائج دنیا و آخرت واین دعاها درحاشیه ست.در مفاتیح هایی که جدید شده.هی من آدرس میدم،آخه مینویسن گره ها داریم و مشکلات هست و اینا همش امام و ائمه و خدا کمک میدن به علت اینکه آدرسی که این دعاها داره،آدم بیدار میشه.چون هر چی دنیا داره میگذره،ما به وسائل گرفتار کننده گرفتار میشیم لذا با کمک این دعاها (ازاین گرفتاری ها)دور میشیم.
تابه اینجارسیدیم که بعداز سه تا یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ میگه دری برای من بازکن،برای زندگی من که این در،اولش عافیت باشه.یعنی زندگی ای روشروع کنم که واقعا توش،آسایش و آرامش و فکر به سوی خداست.چون اگر آسایش باشه و شیطان بیشتر بر ما مسلط باشه ،عافیت نیست.
اونی که وصل به خداست متوجه میشه.پولی میرسه ، خونه ای میرسه ، زنی ، فرزندی اونو از خدا دور میکنه،مشغول میکنه به شهوات و دنیا و دنیا پرستی.یا نه واقعابه خدانزدیک میکنه؟
رفیقی داره اون رفیق اونو به خدانزدیک میکنه،این ارزش داره و گرنه دردسره.
احترام به همسایه که همیشه هست ولی ارتباطش چی؟احترام برای همه ی همسایگان باید داشته باشی اما ارتباط چی؟این یه چیز خیلی مهمیه.احترامی که لابه لاش حواستم هست کی میاد کی میره،آدم خوبیه بدیه،اصلا چجورمیتونم باهاش سلام وعلیک داشته باشم که توجهش به خداباشه.همه اینامهمه.توفامیلم همینه.ارتباط چگونه باشه که رحم وصل بشه.ارتباط بافوامیل باید اون حدنگه داشتن صله ی رحم رو داشته باشی.الان اینطورشده.کاریش هم نمیتونیم بکنیم.اگرمیشه کاری کنی،فبها.
برگردیم به دعا.
به خدانمیگی به من سختی بده مثلا تو کار،لذت ببرم از بندگی تو.
میگه نه ازمن چی بخواه میگه وَافْتَحْ لى بابَ الاْمْرِ الَّذى فیهِ الْعافِیَةُ وَالْفَرَجُ.
حالا بزن به اینور و اونور و توجیهات بر اصول کار و زندگی تو رو نگهت میداره . ازبین میری. میگی نه آقا،من برنامم اینه که بایداین قسمت ازمملکت رو بچرخونم. سی سال چرخوندی،باز نشست شدی. توجیه میکنه. همین باعث میشه توقعات اطرافیان و نفس خودش انقدر بالا بره که در عینی که داره میمیره میگه من باید کارکنم.برو کار کن نگو چیست کار.که اگر بفهمی کارچیه ازخریت در میای.حالا اونی که کار آزاد میکنه اون بازنشستگی نداره.
خلاصش همش اینه که از خدا میخوای دری برات باز کنه بابَ الاْمْرِ الَّذى فیهِ الْعافِیَةُ اصلامردم همش دوست دارن به مشکلات بخورن.یه جایی گیرکنن و بزنن به اینور و اونور و ازحرامم شده شاید زندگیشونو بگذرونند.
یک وقتی میای به من میگی مثلا مشکلی هست. کاری نمیشه کرد، همینو باید به خدا و ائمه (ع) بگی.یه وقت میگی خدایا اینکار و درست کنا...باتهدید،نمازمیخونه،باتهدید،دعامیکنه،نعوذبالله،خدا،کوره؟ناشنواست؟چیه؟اینواول به من بگو.اومیداندکه تواین سختی داری امتحان میشی،خب امتحانتوخوب بده.چندساله گرفتاری؟امتحانتوخوب بده.
کسی رو پیدا نمیکنید بچه ها،که بنده ی خداباشه و مشکلی (ن)داشته باشه.
امتحان روبذار کنارا.توکارمیکنی چرخت نمیچرخه.کارمیکنی،بچت خوب درس نمیخونه.توداری کارمیکنی عبادته واطاعته وشب زنده داریم میکنی،شب زنده داریت به موقع نیست ومشکلات دیگه.خودتم میفهمی.خب حالا این چجوری باید برگرده؟فقط بابندگی خدا.بااطاعت ازاهل بیت وتوسل درهرصورت چه باصاد چه با سین.اینومن میگم همیشه چون فیض بردم ازهردوتاشون.وصل شدن به اهل بیت وازاونورم توجه بادعاوگریه که توسل به سین میشه .همینکه الان آقایون هرشب جمعه میخونن به چه زیبایی.ایناهمش ارزش داره.
مابندگی خدانکردیم،کارامونم میخواهیم درست بشه.یکی زنش رو ول میکنه.یکی شوهرش رو ول میکنه. اونم تواین وضعیت واینهمه فاحشه تواین خیابونا و
توهم جوون بااینکه زن داریااما...اونی که توخیابون دیدی رنگش زدن،بوشونفهمیدیا بوی گندشو.به خیالت اون بهتراززنته.الان یه عده اینجورگرفتارن.
دیگه هم حرف علماوخدانکنه یکی عمامه به سرم باشه وبخواهد نصیحتمون بکنه.(رو قبول نداریم)دروغ میگم؟تودلت بگودروغ میگی حاجی.اگرمثل ماها باتهدیدودادوفریاد حرف نمیزدیم شما میخواستید چیکارکنید؟دیدی ظاهربینی؟دیدی ظاهرپسندی؟دیدی نمیخواهی بندگی خداکنی؟دیدی تونمازانقدر شل و ول نمازمیخونی؟دیدی چقدرسریع نمازمیخونی که خداهم نمیبینه تونمازمیخونی؟دیدی خودتوبه خریت زدی؟
وگرنه درخونه ی خدامیگی خدایا یه دری برای من بازکن بااین مشکلات وگرفتاریهای جامعه وَافْتَحْ لى بابَ الاْمْرِ الَّذى فیهِ الْعافِیَةُ وَالْفَرَجُ گشایش کارباشه.دست به هرکاری میزنم راحت باشه.سودشوببرم،ازخداداری میخوای.عافیت توش باشه.یعنی سلامت درکار سلامت دردین سلامت دردنیا وسلامت درآخرت سلامت درزندگی کردن.اینی که جدازندگی کنی ونخوای بافامیل مومنت رفت وآمدداشته باشی ادعاهاورفتارها تاثیربذاره وتوصله رحم نکنی واینها همش مردوده .
بنده ی خدا کسی (آنهابودند)،یه سری علماءبزرگ که الان خوابیدن زیرخاک،راه میرفتن مردم رودعوت میکردن به خدا.اصلا طرف خودشو جمعوجورمیکرد.
اللهم لاتجعلنی من المعارین حضرت صادق فرمود صبح ازدرخونش میادبیرون دین داره ،شب میاد بی دینه.دینش عاریه است،الکیه وهزارلغت دیگه.
ولاتخرجنی من التقصیر گفت آقاقسمت اولوفهمیدم این قسمت دوم چیه؟آقامیگه بایدخودتومقصربدونی وگرنه عجب وکثافت میگیرتت که منم دین دارما ایناکی هستند که دین ندارند.بایدهمیشه خودتومقصربدونی.دائم حضرت میگه این دعاروبخون وحالاماگرفتاریم.
پس:ازخدادربی بازبشه برات به نام عافیت همون که کل ماه رمضون دعای اولیاءخدابود. وَالْفَرَجُ وَافْتَحْ لى بابَهُ وَ یَسِّرْلى مَخْرَجَهُ.خواهشااگرخواستم بیرون برم این باسختی نباشه.این همه چیزهایی که ازت خواستم ها مثل عافیت.دیدی بعضی هارومیگن عافیت طلبند؟دیگه کورمیشه نسبت به مردم عالم، نسبت به فقرا نسبت به بیچاره ها.یه گنه کارم نامه مینویسه وگرفتاریشومیگه،میگه هان ببین مردم اینطورین ومن ومن.آخرش میگه وَ یَسِّرْلى مَخْرَجَهُ یعنی من بتونم ازاین عافیت به آسانی دربیام.یعنی عافیت،من رو کورنکنه.عافیت،من روخودبین نکنه.سلامتی زندگیم اینطوری نباشه که به فکرمردم نباشم.
الان سوریه ای ها ادعا میکنن که ما ایستادیم و (ولی)...تااونابخواهند بسیج درست کنند وبااون بی حجابایی که هستند(رفتاری کنند) اونجا البته که من فکرمیکنم ماهابدتریم،تابخوان سپاهی داشته باشند و رهبری داشته باشند...ولی باید براشون دعاکرد.
این کشورمسلمونه اگرهمه حاجاتت تموم شدبرای اونام دعاکن.میگی عافیت سیاسی عافیت مذهبی وعافیت چی وچی همه رو بذار کنارهم.همه رو داری خیلی هاشو صددرصدداری بعضی هاشوکمتر.دعاکن کورنشی،به ما چه که حالا نه غزه نه فلان جانم فدای ایران ،همونکه اینوگفته جانش فدای شراب شده،عرق خوره اصلا.این عافیت واین فرج واین گشایشی کارواین زندگی ای که داری واقعا تازه میفهمی هاکه رهبری چه اثری داره،هرجابرای ما گرفتاری ایجادبشه،صدامیزنه .
الان تو دنیا هرکی ازاونورمیادوتعریف میکنه برام که خیلی بهم ریخته است اوضاع.مایک ذره به اصطلاح دعاوثناونصف شب و...داریم.کجای دنیاجمعیت میادنیمه شب باخداحرف بزنه برای مردم؟پس دعاکن وَ یَسِّرْلى مَخْرَجَهُ یه کاری کن وقتیم خواستم خروج پیداکنم ازاین چیزایی که دارم که یکیش عافیته واقعا به آسانی باشه.
توگرفتارنیستی میتونی یک هزارم قدم برداری،بدار.اونجاکه دارن جهیزیه جمع میکنن،اونجاکه دارن صدقه جمع میکنن.همه کارمیتونی بکنی.مردمم یه عده گرفتارن دعاشون کن.نامه های مختلف وحرفای مختلف و التماس دعاهای مختلف به من میگن،من اصلاامیدم فقط اول به خدا واهل بیته بعد به جماعتی که وقتی دعا میکنم وآمین میگن، میدونم که اجابت میشه.
خدایا اول بندگی ماروثابت کن.خدایا اول اول اول بندگی مارو ثابت کن.این بندگی ما کم شده ومانمیتونیم اصلا باتو حرف بزنیم.اگه این جمعیتاهم نباشه اصلاموندیم چجورباتوحرف بزنیم ،خدایا چقدرازعمرماباقیه؟چه جوونیمون چه پیریمون،آیامیتونیم بقیه عمرمونو مشغول تو باشیم؟ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتی مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَة بشیم؟چندتالیل ونهاردیگه میگذرونیم واجل یقه ی مارومیگیره؟خدایامن میخوام بندگی توروکنم،راهشم اهل بیت گفتنا.دعای اونا مستجاب شده که تا اینجامااومدیم ولی بازم کمک میخواییم.خدایا خیلی سخت شده هرگناهی که میکنم وبعدازگناه ناراحت میشم که چقدرراحت دشمنتوقبول کردم،آخه به قیافه ی من میاد؟خدایا چه بنده های درب وداغونی.حالاهمین درب وداغوناروخودت کشیدیاکه رحمتت روبه عالم نشون بدی وگرنه که من اهل بیداری نبودم.خودش آورده وخودشم تامین میکنه.
واقعا این مادران چه مقامی دارند؟بچه خودشوکثیف میکنه همه درمیرن مادره بغلش میکنه ومیبره شستشوش میده تازه یک بوسه هم بهش میزنه وحتی دوباره این بچه کثیف میکنه ومادره دوباره بغلش میکنه ومیگه بچه است دیگه نمیفهمه.بخاطراین اهل بیت میگن خدا مهربونترازمادره.چندبارخودتوکثیف کردی وخدام بغلت کرده؟ یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّةِ دودستی بغلت میکنه یَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیَّةِ...دودستی بغلت میکنه ببره بشورتت.حتی بچه توبغل مامانه دست وپام میزنه یکیم میزنه توصورت مادرش.صورت مادرش،قرمزمیشه اصلانمیفهمه ها ،استغفرالله واقعا استغفرالله .ماچندبارزدیم به صورت خدا...ب
عدم امشب مارو آورده پاکمون کنه ازاین همه ناپاکی ها،تازه وسط کارم میگه یادی ازحسین منم بکنید...
زنم دست تاسف روی دستم/که رفت سرمایه ی هستی زدستم
جوانی را زکف دادم شدم پیر/زبارمعصیت،گشتم زمین گیر
خداونداتوآگاهی زحالم/که ازشرمندگی این سان بنالم
به دست خود،سیه پرونده دارم/سرخجلت به زیرافکنده دارم
سرخوان تو یک عمری نشستم/نمک خوردم نمکدان را شکستم
منبع:دوستدران حاج منصور ارضی