بیانات:
خب امروز روز عرفه است باز عربستانی ها این کار رو کردند که دوباره تشکیک بندازند ولی علما و مراجع ما خیلی هوشیار و باهوشند. میگند همون روز که گفتن همون روز عرفه هست.
دو نکته من عرض کنم اگه وقت بود میریم سر دعای امین الله.
حتما صدقه برای سلامتی آقا امام زمان (عج) بدید که قبل دعا اثر کنه.
اما نکته دوم اصلی که من می خوام عرض کنم بدونید که در حرم ها و مکانهای مقدس نمی تونه آدم برای رفیقش جا بگیره، سفره، چفیه یا سجاده ای پهن کنه. چرا؟ چون اومدین برای نماز اونم خود شخص نه دیگری. یادتون باشه، بدونید مثلا تو حرم وایستادی خادم میگه آقا یکم کنارتر وایستا شخص دیگه هم بیاد زیارت کنه. اینه که بعضی ساعت 10 یا 11 میان میگه آقا این رفیق ماست شفیق ماست اینکه جا گرفتیم.
یکی می گفت که من چندین ساله که دیگه دعای عرفه نمیام.خونه خودم تنهایی می خونم.گفتم چرا؟ گفت اومدن منو له کردن رفتن. چه دعای عرفه ای! گفتم خب من دعات می کنم یعنی وقتی که دعای عرفه رو تبدیل کردن به له کردن. شاید ان شاءالله اونهایی که نرفتن برن عرفات و منا می بینم که همه در حال له کردن حتی اگه کفشت هم از پات در بیاد نباید بگردی باید زود بری.
خب این دو تا نکته رو گوشزد کردم که مواظبت کنیم و ان شاءالله از خدا هم بخواهیم دعاهای خود روز هم زیاد هستن که آدم نمیرسه، وقتی که صدتاش فقط آیه الکرسی هست تا شب طول می کشه. دعای مهم هم که برای امام حسینمونم (ع) برای ارتباط با امام حسین (ع) هست. یعنی همه این حج در مورد امام حسین (ع) هست تا ما راهمون رو پیدا کنیم و بدانیم که ما در دام شیطان هستیم و امروز هم خواهیم گفت که تنها پناه ما ابی عبداالله (ع) است.تا با روضه که ما نجات پیدا کنیم. عرض کردیم که(و مَوائِدَ المُستَطعِمینَ مُعدَّة) اگر کسی بر خوان احسان اهل بیت (ع) خدا باشد، و طلب روزی کند از این روزی محیاست شما الان صبحتون برپا شد.دوباره ظهر به بعد عرفه می کشوننت.
اینی که میگن روز عرفه خودت رو برسون به کربلا خیلی مهمه، از همه مهمتر روز عرفه هست.بنده مجبورم بخاطر تکلیفم، که باشم اینجا دیگران بعدا من رو میبرن کربلا،ان شاء الله خاک ما رو کربلا قرار بدهند.
از امام صادق (ع) صحبت شد که برای شب عرفه و روز عرفه که چرا خدا اول به زئران امام حسین (ع) نگاه می کند؟ حضرت فرمودند این سائل خوبیست. فقط گوش بده، بفهم و بدان که برای خودت و محبتت نسبت به امام حسین (ع) گریه کن.چون نمی تونی بخندی، خنده های ما هنوز جا نیافتاده، زیبا نشده، خدایی نشده،گفت میدونی چرا؟ چون در زائران بیت الله زنازاده است اما در حرم امام حسین (ع) نیست. در کتاب نورالعین برای عرفه و روز عرفه رو ببیند. چون نمی تونه زنا زاده بره حرم امام حسین (ع) اما می تونه مکه بره . وهابی هارو ببنید اصلا براشون هم مهم نیست عرفات انجام بدهند منا، حالا غیر از آنهایی که همسایه هستند در مکه اند، جزو اهل مکه و مدینه هستند. اونا حج قران که انجام میدن اگه ببنید.شب عرفه و روز عرفه هم که دور حرم خدا شلوغ بود یک عده باید حج قران انجام بدن یک عده ام که کاری ندارن اصلا آداب نمی دونن چیه.مرد دیگه ساکت شد. حالا به اینصورت که من اشتباه کردم که نتونستم مکه برم ناراحت شدم رفتم کربلا شب عرفه و روز عرفه ، حضرت فرمودند:آفرین آفرین کاری که تو کردی خدا بهت رسونده، هدایتت کرده .مثلا فقط آدم بره اونجا بگرده، ولی خدا کنه آدم حال داشته باشه اونجا بشینه گریه کنه خاک ها رو بماله به سرش.
خلاصه روزیت محیاست، تو خواستی نگو کاسبی کساد، کاسبی امام حسینی (ع) به راه است. کاسبی دنیا آره دیگه بوی ربا و بوی ظلم و بوی کفر میاد، تو نمی کنیا جنسی که یه وقت می خری میاد تو دست تو از راه های ظلم و راه های دیگه حالا از راه قاچاق یا ضد قاچاق.کسی جنسی رو آروده با سند بعد مصادره کردند بعد پخش کردن بین همه تا همه نون حروم بخورند.
اگه کاسبیت نگرفته پس کاسبی چی شکل گرفته!خوب گریه می کنی ،خوب برای امام حسین (ع) اشک می ریزی از الان یه عده می خندد میگن از الان اینها منتظر محرم هستند. اینها رزق محرم رو از امروز می گیرند. عرفه یعنی معرفت داشتن چقدر بعضی ها با معرفتند.
شاید تو دلش مسلم گفته باشه که خداروشکر که من زن و بچه ام رو خودم نیاوردم. اینها چه نقشه هایی دارند. خیلی خدا به مسلم عنایت کرد. آخرشیم که زده بودند دندانهاش لق شده بود ،خون هم می اومد. مدام دهنش رو پاک می کرد براش آب آوردن بخوره که دید دندونهاش افتاد. مسلم هست به امام حسین (ع) وصل است. امیرالمومنین (ع) روضه اش رو خونده گفته دندونهات رو میشکونن. آب آوردن دید آب خون آلود شد،دوباره آوردن گفت همون بهتره مسلم روزه بود گفت اونهایی که عرضه داشتن مثل من بدبخت نبودن 9 روز رو روزه گرفتن امروز رو هم گرفتن آب آوردن نتونست بخوره،گفت مٍثل اینکه باید من تشنه بمونم. هر علامتی داشت.خدا رحمت کنه بزرگان مارو می گفتن کربلا که اتفاق افتاد تا خود کوفه دختر مسلم یکی که تو آتیش سوخت یکی هم که مونده بود کز کرده بود تا به دروازه کوفه که رسید یهو بال باز کرد.به دخترای ابی عبدالله (ع) یا دختر دایی هاش عرض کرد ببینید اونم سر بابای منه...
منبع:دوستداران حاج منصور ارضی