مناجات با حضرت حجت روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا
خدا کند که منم همجوار تو باشم
همیشه نوکر و خدمتگزار تو باشم
امید وصل تو دارم ظهور نزدیک است
عزیز فاطمه در انتظار تو باشم
همیشه دور و بر پادشاه نوکر هست
اگر اجازه دهی در کنار تو باشم
کنار سفره تو حال روز من خوبست
خدا کند که فقط ریزه خوار تو باشم
اگر چه میوه کالم ، به کار می آیم
عنایتی که به شاخسار تو باشم
همای رحتم من آیت خدا آقا
بگیر دست مرا شهریار تو باشم
تمام همت من جلب آن رضایت توست
که باعث شرف و افتخار تو باشم
دلم هوای تو کرده ، ببین دلم تنگ است
چه می شود که منم مهزیار تو باشم
حسین گفتی و آتش گرفته ام آقا جان
تو بیقراری و من بیقرار تو باشم
اشعار روضه حضرت رقیه (س)
به خواب دیده ام امشب قرار می آید
خزان عمر مرا هم بهار می آید
شنیده ام به تلافی بوسه گودال
برای دلخوشیم بیقرار می آید
بیا بساط پذیراییم همه جور است
همیشه شه به سراغ ندار می آید
اگر چه یک یک انگشتها ز کار افتاد
برای شانه زدن که بکار می آید
چه حرفها که در اینجا به دخترت نزدند
صدای بی کسیم ازین دیار می آید
چنان ز ترس زمین خوردم که در گوشم
هنوز نعره آن نیزه دار می آید
ز تازیانه لباسم چه راه راه شده است
چقدر بر تن من لاله زار می آید
سرت به نیزه که چرخید ، قلب من هم ریخت
دوباره دور تو چندین سوار می آید
لبم ز چوب ستم پیشه سخت تر نبود
بیا که با تو لب من کنار می آید
اشعار سینه زنی حضزت رقیه (س)
بابا اگر آیی در این ویران سرت بوسم
لبهای خشکت را به جای مادرت بوسم
به چشمان ترم بنشین ، لبت بوسم لب خونین
بابا ، حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم
عمه چهل منزل به جای ما کتک خورده
اما توانش را هجوم خیزران برده
لبت زخم و رخت نیلی تو و خیزر من و سیلی
بابا ، حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم
بابا اگر آیی در این ویران سرت بوسم
لبهای خشکت را به جای مادرت بوسم
به چشمان ترم بنشین ، لبت بوسم لب خونین
بابا ، حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم
آیا کسی چون من سر بابا به نی دیده
بابا بگو با من گلویت را که بریده
شده پایم پر از تاول خرابه شد مرا مقتل
بابا ، حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم
مومنین و مومنات و عزاداران ابا عبدلله الحسین (ع) ملتمس دعای خیر و عاقبت به خیری