مناجات با امام حسین (ع)
از لطف زهرا(س) ما گرفتار حسینیم
شکر خدا گرمی بازار حسینیم
هر کس که پرسید از مقام ما بگوئید
ما جزو نوکرهای دربار حسینیم
کاری به کار مردم دنیا نداریم
تنها در این عالم پی کار حسینیم
اشکی نمی بارد ز دیده بی اجازه
زهرا(س)نوشته که عزادار حسینیم
هر کس که می آید به هیئت کربلائیست
پس ما تمام سال زوّار حسینیم
او جان و مال خویش را خرج خدا کرد
تا روز محشر ما بدهکار حسینیم
این رفت و آمدهای ما معنیش اینست
دیوانۀ یک لحظه دیدار حسینیم
در روز رجعت انتقامش را بگیریم
سینه سپر هستیم، مختار حسینیم
من زیر بار ظلم ، قامت خم نکردم
چون پیرو خط علمدار حسینیم
اشعار روضه حضرت رقیه (س)
آتش گرفت و شعله ها بال و پرم را برد
طوفان گرفت و ناگهان خاکسترم را برد
گفتم که بابای مرا پس می دهی یا نه؟
سر نیزه را هُل داد و باب نِعَم را برد
وای از شتاب دست سنگینی که در صحرا
سیلی زد و بینائی چشم تو را برد
با تازیانه، با لگد، با فحش، با دعوا
با هر چه می شد پشت ناقه پیکرم را برد
گفتم نَکِش، این دست دوز مادرم زهراست
گوشش بدهکارم نشد، زد معجرم را برد
برق اَلَنگوهام آخر کار دستم داد
دور مُچَم را زخم کرد، زیورم را برد
این دختر شامی چه رقصی می کند بابا
آوازه ها و خنده های او سرم را برد
چه مجلسی دیروز رفتم، بودی آنجا که
هرزه کنیزی بند روی خواهرم را برد
اشعار سینه زنی حضرت رقیه (س)
خرابه شد منزل و مأوای من
به دیدنم آمده بابای من
یاابتا یاابتا یاحسین ، یاابتا یاابتا یاحسین
فرشی ندارم تا کنم مهمان نوازی
باید در این ویرانه هم امشب بسازی
عزیزان گرامی التماس دعای خیر و عاقبت به خیری