مناجات با امام حسین (ع)
بی قراران توآقا زیر پرچم زنده اند
آری آری سینه زنها فصل ماتم زنده اند
در حقیقت تو به آنها زندگی بخشیده ای
آن نفس هایی که از عیسی بن مریم زنده اند
عاشقان با هرنفس نام شما را می برند
سینه زن های تو آقا تا همان دم زنده اند
هرکسی پای غمت جان داد عمر خضر یافت
هم شهیدان می روند از بین ما هم زنده اند
پیر ما فرمود اسلام از محرم زنده است
پس مسلمان یقینا از محرم زنده اند
کودکان از غربت شش ماه ات جان می دهند
داغ اکبر دیده ها با قامت خم زنده اند
لااقل آزاده باشید از خیالش بگذرید
مردهای این حرم هرچند هم کم ، زنده اند
اشعار روضه حضرت سجاد (ع)
قطره قطره اشک چشمم کار دریا می کند
موج روی موج غم ها را هویدا می کند
حلقه ی زنجیر دور گردنم را وا کنید
زخم اگر تا دل بگیرد زود سر وا می کند
حجم کوهان شتر سوزانده پاهای مرا
بس که در این کوچه ها پایین و بالا می کند
درنگاهش از شب تاراج خیمه ، دختری
مثل اسفند روی آتش تقلی می کند
کاش می مردم نمی دیدم که آن مرد پلید
نیزه اش را در گلوی شاه دین جا می کند
کاش دستم باز می شد گردنش را می زدم
ساربان لعنتی با عمه بد تا می کند
کوچه و بازار را چرخیدم و دیدم که وای
بر سر یک روسری یک شهر دعوا می کند
مرد شامی مثل یک سرمه به چشمش می کشد
چکمه هایی را که شمر بی حیا پا می کند
آنقدر بر آسمان ها چشم می دورد رباب
تا سر شش ماهه را ، بروی نیزه پیدا می کند
یادگار کربلایم
وارث درد و بلایم
من چهل سال ست هرشب
قدر اشکم در نوایم