مناجات با امام حسین (ع)
منم و گریه ام و دیده تر خواستنم
نظری کن به تمنای نظر خواستنم
آخرش من به تو ای دوست تعلق دارم
نفروشی تو مرا مردم اگر خواستنم
باید از ریشه غم غیر تو را قطع کنم
نیتم این بُوَد از شوق تبر خواستنم
این در آن در زدنم بود مرا کوچک کرد
هر چه رفتم به جز این خانه مگر خواستنم
نمک روضه تو کام مرا شیرین کرد
بعد از ننگ بر این میل شکر خواستنم
هر کجا جمع شدیم از غم تو سینه زدیم
قصدم این بود از چند نفر خواستنم
پر من گر به هوایت نپرد می شکند
گنبدی می طلبد این همه پَر خواستنم
محشر از قبر برون آیم و با ذکر حسین
هروله می کنم از لحظه بر خواستنم
کاش نقاش شوم عکس لبت را بکشم
پس بیا جلوه بده تو به همان خواستنم
نسل من کاش ستایشگر بزم تو شود
فکرم این است از اولاد پسر خواستنم
پدر و مادرم و ایل و تبارم به فدات
کربلایم ببر ای دار و ندارم به فدات
اشعار روضه حضرت علی اکبر (ع) - قسمت اول
پا می شوم تو لطمه به چشم ترت نزن
پیش سپاه گریه کنان بر سرت نزن
برخیز خواهرم جگرم را به هم مریز
بوسه به چشم های علی اکبرت نزن
با هر تکان تو تن او واشود از هم
آرام باش دست به تاج سرت نزن
ناموس بوتراب به یک موی تو قسم
پا می شوم تو دست به این معجرت نزن
یادت که هست مادرمان پشت در چه شد
با خون حنا به گیسو چنان مادرت نزن
اشعار روضه حضرت علی اکبر (ع) - قسمت دوم
شکر خدا زره ز تنش در نیامده
پاشیده است پیروهنش در نیامده
می خواستم که باز ببوسم لبت ولی
که دیدم تیر از دهنش در نیامده
اینجا تلاش آخر من بی نتیجه ماند
این چند نیزه از بدنش در نیامده
با یک فزع محاسن من را خضاب کرد
حرفی ز دست و پا زدنش در نیامده
اشعار نوحه سینه رنی (زمینه) حضرت علی اکبر (ع)
جان بابایی تو اکبر
سرو لیلایی تو اکبر
پیش چشمان تر من
اربا اربایی تو اکبر
وای علی اکبر من ، وای علی اکبر من ، وای علی اکبر ، وای علی اکبر من
تا کنار تو رسیدم
ای جوان دیگر خمیدم
می کنند این اهل کوفه
خنده بر موی سپیدم
وای علی اکبر من ، وای علی اکبر من ، وای علی اکبر ، وای علی اکبر من
جان بابایی تو اکبر
سرو لیلایی تو اکبر
پیش چشمان تر من
اربا اربایی تو اکبر
وای علی اکبر من ، وای علی اکبر من ، وای علی اکبر ، وای علی اکبر من
ای فدای آن اذانت
قامت حیدر نشانت
پیکر پاشیده حالا
پر شده خون در دهانت
وای علی اکبر من ، وای علی اکبر من ، وای علی اکبر ، وای علی اکبر من
اشعار نوحه سینه رنی (واحد) حضرت علی اکبر (ع)
باز و دلشوره ای افتاده به جانم چه کنم
تند تر میزند آخر ضربانت چه کنم
پسرم رفته و از آمدنش بی خبرم
نگرانم نگرانم نگرانم چه کنم
همه ترسم از این است صدایت بزنم
دید خود را به کنارش برساند چه کند
اشعار روضه حضرت علی اکبر (ع) - حاج محمد رضا طاهری