نوای عرش

صوت و کلیپ حاج آقا منصور ارضی

نوای عرش

مراسم بعدی

دهه اول محرم 1394 حاج آقا منصور ارضی

**************

1) مسجد ارک تهران

از چهارشنبه 22 مهر94 بمدت 10 شب

همزمان با اقامه نماز مغرب و عشاء

میدان پانزده خرداد

2)حسینیه صنف لباسفروشها

از سه شنبه21 مهر 94 بمدت 15 روز صبح

همزمان با اقامه نماز صبح

خیابان سعدی جنوبی

3)حرم عبدالعظیم حسنی (ره)

بعد از دهه اول محرم ، نیمه شبهای جمعه

دو ساعت مانده به اذان صبح

لوگوی سایت

نوای عرش

مناجات با حضرت حجت  روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا

فضای سینه شرربار می شود بی تو
بیا که حال دلم زار می شود بی تو

بیا اگر که نیایی رفیق دیرینت
رفیق لشکر اغیار می شود بی تو

ربیع با تو ربیع است ای صنم ور نه
بهار بر سرم آوار می شود بی تو

بخر که این دل زنگار خورده ام آقا
خرید نسیه ی سمسار می شود بی تو

عطای دست تو شغل مرا گدایی کرد
گدای دست تو بیکار می شود بی تو

بیا و ملتفت آه سینه ی من باش
محل به سینه ام انبار می شود بی تو

ببین که کاسبی این زمانه ی مردم
به سبک وشیوه ی کفار می شود بی تو

برای امت چشم انتظار فکری کن
جهان به دیده مان تار می شود بی تو

بدون تو سفر کربلا نمی خواهم
مسیر عشق چه دشوار می شود بی تو

یتیم عسگری ای غایب از نظر برگرد
دلم هوای تو را دارد از سفر برگرد

بیانات حاج آقا منصور ارضی در ادامه شرح زیارت امین الله:

راه برای کسانی که راغبند، شوق دارند، تمایل دارند باز است. خیلی هم زیباست. منتهی ما الان داریم راه را چیز دیگری می بینیم. انقدر که ما به این سیستم های ارتباطی مثل موبایل و کامپیوتر و ... انس گرفتیم که عمرمون در حال از دست رفتن است. همه چیز را از دست دادیم؛ هجوم فِرَق کفر هم دارد به هیات ها نفوذ می کنه؛ رفت و آمد ها، شکل ها، گریه کردن ها، سینه زدن ها، کف زدن ها و . . . عمرمون را  تا حالا که از دست دادیم مابقی اش را میخواهیم چیکار کنیم؟،

"وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَةٌ" ؛ نباید اهل بیت را رها کنیم. در این راهپیمایی به این عظمت مردم ا الله اکبر می گویند و شعار مرگ بر کفار سر می دهند ولی متاسفانه می بینیم یه گوشه ای جشن های آنچنانی برپا کرده اند. اینها متعلق به کدام دسته هستند، برای  کدام ارگان و شرکت هستند؟

حقیقتش را بخواهی مثل یک لقمه حلال و تمیز و خوشمزه ای هست که ما بزنیم تو لجن و بخوریم. ببین حرکت حرکت عظیمی است، تو دهن دشمن ها خورد؛ دیدید که مقام معظّم رهبری هم وظیفه دانست که از مردم تشکر کنه امّا ما چــــــــی؟،؟ ما کجای کاریم؟ کجای بندگی هستیم؟ اصلاً سرگردون شدیم،  یعنی چون به ذکر خدا مشغول نیستیم آرامش هم نداریم. می خوای اعصابت راحت باشه؟ این همه دعا داریم برای صبح. اگر می خوای از شرّ شیطان و جنودش راحت بشی بخون، میگه میخوام همینطوری اعصابم راحت باشه، همینطوری نمیشه، دعای غروب را می خونی یا نه؟ اصلاً دعای غروب چی هست؟،؟ بگرد اوّلش هم دارد "الحمد الله الذی . . ." که از شرّ شیاطین در امان باشی چون اینها یک گروهی هستند که می خواهند ما را از اهل بیت جدا کنند، دم غروب هم میان سراغت. شما دقّت کردید اکثر دعوا ها دم غروبه، اکثر پریشانی ها، ناراحتی ها، اندوه ها و...دم غروبه،

طبیب نداریم تو این صدا سیما، طبیب نداریم. خودشون هم مریض اند. یعنی دائم حرف می زنند در رابطه با خانواده ولی یاد قیامت نمی اندازند. یاد قیامت میخوای بیفتی؟ بسم الله، سوره ی زلزال را با دقّت بخون ببین چه خبره، ولی اونقدر که ما بنده ی دنیا و مال شدیم که هیچی . . .

بابا جون اون کسی که گریه کن حضرت زهرا سلام الله علیها  است از همین جا اونور را می بینه. بدن اون کسی که حالیـــــــشونه می لرزه ،

اگه لحظه ای تو بازار و این خیابان ها بگردی می بینی همه اون کسایی که میگن نداریم و از نظام ناراضی هستند، چقدر خرید می کنند، دم اذان هم همه تو گردشند، اون وقت میخوای بدتر از این هم نشه؟،

یه ذرّه به فکر خودت و اطرافیانت باش. یکسری دارند به خودشون می پیچند ها، این رو هم بدونید که هرکسی که بگه من راه خدا و اهل بیت را نمی دونم یا پیدا نکردم دروغ میگه حالا چه من چه هر کس دیگه. پول واسه جهیزیه فراموش نشه . . . جزء بیست و هفتم قرآن را هم بخونید.

انشاءالله خدا عاقبت ها مونو ختم به خیر کند و هرکس که محّب حضرت زهرا سلام الله علیها  است را کمک کند.

اشعار مربوط به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 

همین که شعله به پای تو بی امان پیچید
صدای ناله ی تو بین آسمان پیچید

نفس نفس زدنت پشت در عذابم داد
نسیم سوختنت سمت بی کران پیچید

به روی صورت تو شعله چنگ می انداخت
نهال بودی در ناله ات خزان پیچید

بنا نبود که در سمت پهلویت برود
ولی بسوی تو با لگد چنان پیچید

میان سینه ی تو میخ فاصله انداخت
میان پهلوی تو درد استخوان پیچید

چنان زدند که از روی شاخه بار افتاد
لگد به روی سرت خورد و ناگهان پیچید

همین که زیر در خانه گیر افتادی
بسوی خانه ی من پای دشمنان پیچید

تو آن وقار نبودی که بر زمین بخوری
گمان کنم وسط کوچه پایتان پیچید

نشد برای تو کاری کنم فقط سلمان
تو را میان عبایم در آن میان پیچید

حسنین و من و کلثوم یکجا
میزدیم ناله ز دل وا امـــــــّا

  • ۹۱/۱۱/۲۴
  • ۱۳۰۰ بازديد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
     
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10