مدح حضرت زهرا (س)
ما به زیر عَلم زهراییم
گرد و خاک قدم زهراییم
افتخار همه ی ما این است
نوکران عجم زهراییم
سفره اش تا به قیامت پهن است
ریزه خوار نِعَم زهراییم
نفَسش حکم مسیحا دارد
زنده از فیض دم زهراییم
مدح او زمزمه های لب ماست
چون که ما محتشم زهراییم
ما دو تا چشمه ی کوثر داریم
گریه کن های غم زهراییم
بین هیأت همه احساس کنیم
در طواف حرم زهراییم
الف قامت او دال شده
راوی قدّ خم زهراییم
متن اشعار روضه حضرت زهرا (س)
زخم پهلوش اگر جلوه گر است
همه اش زیر سر میخِ دَر است
گوشه ی خانه پرش افتاده
بسترش دور و برش افتاده
چه قدَر فاطمه بی حال شده
به روی شانه سرش افتاده
به کجا خیره شده کاین گونه
آتشی بر جگرش افتاده
خانه را می نگرد با دقّت
خانه ای را که درش افتاده
عکس دیوار و در سوخته ای
باز هم در نظرش افتاده
اشک در دیده ی او حلقه زده
باز یاد پسرش افتاده
شجر طیّبه ی باغ خدا
ثلثی از برگ و برش افتاده
تا گل زخم تو این بار شکفت
مرد خیبر کمرش تا شد و گفت:
فاطمه! حال مرا زار نکن
غصّه را بر سرم آوار نکن
در سرت نیّت رفتن داری
بچّه ها را تو عزادار نکن
گفته ای تا که حلالت بکنم
باشد ... این گونه تو اصرار نکن
چه کنم خانه تکانی نکنی
عشق خود را به من اظهار نکن
فضّه و زینبت این جا هستند
دیگر امروز غذا بار نکن
زخم پهلوی تو سر وا کرده
این قدَر جان علی کار نکن
لااقل پیش دو چشم حَسَنت
تکیه بر قامت دیوار نکن
باز هم خاطره ها زنده شده
هی نظر بر نوک مسمار نکن
مخفیانه دم گوش زینب
این قدر بازار ... بازار ... نکن
این قدَر جمله ی شمر و گودال
زیر لب فاطمه! تکرار نکن
این قدَر روضه ی گودال نخوان
این قدَر از تن پامال نخوان
ممنون میشم نظر قرار دهید
از همه مطالب استفاده کنید