اشعار روضه حضرت موسی بن جعفر (ع) و ابا عبدالله الحسین (ع)
خدا را شُکر اینجا دخترم نیست
نشانِ نیزه ای بر پیکرم نیست
کسی با دشنه ای بالا سرم نیست
به فکر غارت انگشترم نیست
لباس فخر ، تن کردند مَردُم
تن من را کفن کردند مَردُم
امان از ساعتی که شمر از پشت
شَهِ دین را شبیه صیدها کُشت
به گیسوی یتیمان بُرد انگشت
به معجرها هجوم آورد با مُشت
نگاه هیز آن اشرار نامرد
صدای عمه جانم را در آورد
حسینم گم شده ای رودم ای رود
نهالم خم شده ای رودم ای رود
مسلمانان حسین مادر ندارد
اگر کشتند چرا مویت کشیدند ؟
چو گرگی پنجه بر رویت کشیدند
شنیدی پشت اطفالت دویدند ؟
شنیدی چادر از زینب کشیدند ؟
شنیدی دختری دنبال می شد ؟
شنیدی صحبت از خلخال می شد ؟
شنیدی حرمله من را کتک زد؟
...
دلتون شکست برای مظلومان سوریه و بحرین دعاکنید