فایل صوتی (دعای کمیل - شب اول ماه مبارک شعبان)
اشعار هجرت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به سمت کربلا
وقت پرواز رسید و پَر خود را برداشت
زودتر از همه آب آور خود را برداشت
مَشکها را که علمدار روی ناقه گذاشت
یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت
بغلش کرد و صدا زد خدا رحم کند
بر سر دوش علی دختر خود را برداشت
بی سبب نیست عبای نبوی را می خواست
شِبهِ پیغمبر ، علی اکبر خود را برداشت
دورِ او اهل حرم ، که همگی جمع شدند
صدقه داد ، سپس خواهر خود را برداشت
خواهرش زودتر از پوشیه ها ، معجرها
پیرهن بافته یِ مادر خود را برداشت
آب پشت سرشان ام بنین می ریزد
آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت
"و ان یکادی " بنویسید بَلَد دور شود
ساربان دید که انگشتر خود را برداشت
چشم بر هم بزند شاه ته گودال است
چشم بر هم بزند پیکر او پامال است
چشم بر هم بزند شمر برش گرداند
با نوک نیزه تنش را ز زمین گرداند
چشم برهم بزند زخم تنش باز شود
ناگهان پای کسی بر بدنش باز شود
چشم بر هم نزده پیراهنش را بردند
چشم بر هم نزده پیکرش را بردند
بسم الله الرحمن الرحیم
در دعای شریف عرفه آمده است: «واَقِمنى بَصِدقِ الْعُبودیة» که این اقامت در صدق عبودیت در کلام حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) نشان میدهدحضرت در همه احوال در اوج عبودیت بوده است.
کسی که در جمله ای دیگر میفرماید : « مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ »؛ کی نهان بوده ای تا کسی احتیاج داشته باشد برای وجودت دلیل بیاورد؟ چه زمان دور از مردم بودی که برای رسیدن به تو به دنبال آثارت بگردند ؟ «ومتی بَعُدتَ حتّی تکون الاعلیها السلامثار هی التی توصل إلیک، عَمیتْ عین لا تراک علیها رقیباً»؛ کور شود آن کسی که تو را دیده بان خودش نبیند.
اینچین آقایی وقتی با خدا حرف میزند غرق در عبودیت است. یک وقت به حضرت میگویید «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ» اما در مناجات خودشان میفرمایند: « واقمنی بصدقالعبودیة بین یدیک » هم تقرب را توجه دارد و هم در اوج عبودیت صدق آن را اذعان دارد.
حضرت، عبودیت را مقید به صدق میدانند پس میتوان برای عده ای هم عبودیتی بدون صدق در نظر گرفت ! یعنی خیلیها الان میروند کربلا نماز میخوانند درعین حال دروغ هم میگویند آنها که آمدند کربلا همین کار را نکردند؟ در مقابل امام حسین (علیه السلام) ایستادندآنها هم میگفتند ما برحق هستیم !
عاشق وقتی به اوج عشق پاک میرسد یک همچنین جملاتی را بیان میکند .
درادامه این دعا حضرت به خداوندعرض میکند:« الهی اعلمنی من علمک مخزون » علمی که ابی عبدلله (علیه السلام) میخواهد با علمی که ما از خدا میخواهیم چه تفاوتی دارد ؟ ما علمی میخواهیم که زندگیمان بگذرد حالاعلمی هم میخواهیم که حلال و حرام هم بشناسیم. علم مخزون چیست که امام حسین (علیه السلام) میخواهند؟ ببینید چقدر تفاوت داریم ما سینه زنها با اربابمان؟
چرا نمیتوانیم به بدن هایمان ریاضت بدهیم؟
کمی که فشار بر روی دوشمان سنگینی میکند صبرو طاقت از دست میدهیم .خدانکند پنچ درجه این هوا گرمتر شود دیگر نمیداند چه کار کند. بعد میگوید ای خدا چقدر بی عفتی زیاد شده! ببینید زن و مرد چطوری راه میروند! تو یک کت نمیپوشی، انقدر برایت سخت است. نمیتوانی به این بدنت ریاضت بدهی، به جای اینکه این بدن را تربیت کنی این بدن است که تو را تربیت میکند. چون طاقت نداری نمیخواهی طاقت داشته باشی ، تا به حال دیدی یک چوپان بدون لباس چوپانی بگردد ؟ تازه یکی از این پوستینها را هم روی دوشش میاندازدآنهم درگرما و سرما. ببینید یک چوپان حجاب کامل دارد.
میآیند سئوال میکنند حاج آقا با این وضعیت حجاب و عفا ف چه کار کنیم ؟ از پیش نمازها ، روحانیها و متخصصین مذهبی سوال نمیکنند! اینها میخواهند فقط تشنج ایجاد کنند. شما کافی است یک عینک هوشیاری بزنی تا تمام عوامل شیطانی را در هیئات ببینی به خاطر همین هم هست که مرتب باید بگویی: «اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ بالله ان یحضرون ان الله هو السمیع العلیم.» همین که خواننده شروع میکند به خواندن باید این را بگوید و همین طور آیات 53تا56 سوره اعراف را:
« إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی ...» برای اینکه عده ای در مجالس دنبال شیطنت هستند حرف میزنند متوجه میشوی این آدمی است که میخواهد تو را ببرد در جهنم ! با این همه تفاوت و فاصله با ابی عبدالله (علیه السلام) این «هذا من فضل ربی» است که ما هنوز در مسیر حضرت قرار داریم از عنایت اهل بیت (علیهم السلام) است که ما شبهای جمعه این جا جمع میشویم بااینکه خودمان میدانیم هر کداممان یک باطن نا جوری داریم .کاری کن وقتی میآیی اینجا باطنت سنگین نباشد. قدری طول میکشد تا کمی آرام بشویم وبتوانیم کمی مناجات و گریه داشته باشیم .
ما میخواهیم همه چیز داشته باشیم ولی طاقت به دست آوردن خواستههای خود را نداریم میخواهیم گریه و روضه داشته باشیم، دعا و مناجات داشته باشیم، نماز اول وقت وقرآن داشته باشیم ولی طاقت نداریم با یک پیراهن کامل و مرتب بیاییم مجلس مناجات! بعضیها با یک تی شرت و پیراهن آستین کوتاه میآیند مجلس اهل بیت (علیهم السلام)، داریم میشویم مصداق «یومنون ببعض و یکفرون ببعض » آیا ماصدق عبودیت را درک میکنیم؟ میگوید حاج آقا ما آمدیم اینجا یک حالی پیداکنیم انگارنعوذبالله اینجا قهوه خانه است! مگر حال مناجات حال شهوتی میشود ؟!
چه کسی آمده امشب آدم بشود؟ نیت کرده ای یا نه ؟ اصلاً یکبار هم شده با نیت بیایی مجلس ، تازه قبل از آمدن باید خدا را شکر کنی، نزاعی نداشته باشی ، حق الناسی به گردنت نیافتاده باشد تازه بحث رعایت کردن آداب که مقوله دیگری است.
ما میخواهیم دنبال رو ابی عبدالله (علیه السلام) باشیم که در دعای عرفه میفرمایند : «اقمنی بصدقالعبودیة بین یدیک» و بعد هم میفرمایند: « الهی علٌمنی من علمک المخزون وصنٌی بسترک المصون الهی حققنی بحقائق اهل القرب» امشب میگوییم: حسین جان! ما برایت گریه میکنیم و به تو کمک میکنیم ، شنیده ایم « قتیل العبرات» هستی. بگو گریه میکنم تا اشکهایم مرهم زخمهای بدنت بشود!
میدانی چرا روضههای صبح آنقدر لطیف و تاثیر گذار است؟ چون بعد از چند ساعتی خوابیدن و گناه نکردن انجام میشود.برای همین شیخ رضا سراج رحمه الله علیه با روضههای صبح خیلی موافق بود.حالا من و تو از صبح تا شب این و آن را دیده ا یم. صحبت و همنشینی با هر کسی داشته ایم. بعد میخواهیم بیاییم اینجا گریه هم بکنیم !
در آویختگان به شاخه طوبی مصداق «انی توجهت بکم أئمتی وعدتی » هستندکه درپایان دعای توسل میخوانیم. همچنین کسانی که روضه داری و روضه خوانی میکنند زیرا ازآن طرف دارد کسانی که آواز خوانی کنند وخواندنشان هم برای معاصی باشداز درآویختگان به شاخههای زقوم هستند. میگوید کسی که بنشیند و در جمع بشمارد کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستم هایی را که بر بندگان خدا کرده و افتخار کند از در آویختگان به شاخه زقوم است .این نکته خیلی مهم است هم برای بچههای جنگ و هم نسل جدید وبعد از جنگ. لذا آن عالم بزرگوار را پسرش در خواب دید گفت به خدا قسم شوخیهای من را هم نوشتند!
میبینی خدا هرخیر و رحمت و نعمتی قرار داده شیطان هم در کنارش یک شعبه شرونقمتی ایجاد کرده است.برای همین هم شعبان را میگویند ماه شعبهها است. شعبههای خیرات برای خدا وشعبههای شر برای شیطان. خیلیها هم جذب شیطان میشوند آن وقت ما با این حال چطور میخواهیم وارد ماه مبارک رمضان بشویم؟
اشعار خوانده شده در حین دعای توسل - کربلایی رضا یزدانی خرم
دشت تاریک و من زمین گیرم
نوری از رحمتت مرا بفرست
من بدون حسین می میرم
****************
آنها تو را به گندم ری میفروشن
ما که لبریز غم وغصه و آهیم هنوز
با همین روی سیاه دل ناپاک آقا
مرده ایم ز دم گرم تو جان می خواهیم
یابن الحسن سراغی از این بینوا بگیر | زیارت عاشورای 13-3-1393 | حاج منصور ارضی | به همراه متن شعر
http://kheyme.blog.ir/post/1062