فایل صوتی شب 25 رمضان 1393 (کامل) با کیفیت اصلی
اشعار مناجات با خدا شب بیست و پنجم رمضان ۱۳۹۳
اینکه بر دوش خودش کوهی ز عصیان می کِشد
خویش را در سایه سار اسم رحمن می کِشد
من همین اندازه که هستم کنارت کافی است
طفل مهجور از پدر رنج فراوان می کِشد
یارب از ستاری تو کَس گناهم را ندید
بنده هر چه بد کند حق پرده بر آن می کِشد
من کنون کاری نکردم خیر می بخشی به من
میزبان اینجا همیشه جورِ مهمان می کِشد
نعمتی را که تو دادی کرده ام صرف گناه
بس عقوبت ها که این بنده ز کفران می کِشد
تو مرا خواندی ولی من روی گرداندنم ز تو
آن سیه بختم که رو از لطف سلطان می کِشد
نا امید از بخشش تو نیستم پس آمدم
تو نه آنی که ز دست خلق دامان می کِشد
جرم ما در پیش عفو تو نمی آید به چشم
منت لطف تو را این بنده از جان می کِشد
آن خدایی را که من بشناختم در روز حشر
گر حسابی هم کِشد از ما به پنهان می کِشد
لحظه ی مردن ندارد واهمه آنکس که او
انتظار مقدم شاه خراسان می کِشد
کار العفو مرا ذکر حسین جان می کُند
حق به عشقش بر گناهم خط بطلان می کِشد
اشعار روضه حضرت جواد (علیه السلام)
لب تشنه بود و آب و تاب از حنجرش رفت
شمع حیات از گوشه های بسترش رفت
پشت سرش رقاصه ها کل می کشیدند
هربار اشک از گوشه ی چشم ترش رفت
نفرین به ام الفضل با آن خنده هایش
هربار با طعنه کنار همسرش رفت
دیوار و در می دید و لعنت می فرستاد
بر آنکه با هیزم سراغ مادرش رفت
از چهار سو مُشتی کنیز او را کشیدند
با هلهله، با رقص جسم اطهرش رفت
از تیزی این پله صورت در امان نیست
با کشمکش تا بام خانه پیکرش رفت
گرچه سه روز افتاد زیر نور خورشید
اما کنار او کبوتر با پَرش رفت
وای از غریبی که میان یک بیابان
غارت که شد انگشت ، با انگشترش رفت
اشعار مدح حضرت جواد (علیه السلام)
در این قبیله که سن کم و زیاد یکی است
مقام ما و غلامان خانه زاد یکی است
به چشم لیلی اگرچه مرید بسیار است
به چشم این همه مجنون ولی مراد یکی است
همه کریم و همه مهربان و دست به خیر
ولی برای گدایان فقط جواد یکی است
اشعار روضه حضرت جواد (علیه السلام) _ حاج حسین سازور
ناله ی وا جگر نزن اینقدر
پشت در بال و پر نزن اینقدر
پشت در هیچ کس به فکر تو نیست
پس سرت را به در نزن اینقدر
بیشتر می زدند بروی تشت
ناله بیشتر نزن اینقدر
صورتت را بروی خاک نَکِش
خاک را بر قمر نزن اینقدر
خواهری نیست تا به سر بزند
گریه بر چشم تر نزن اینقدر
کربلا خواهری صدا می زد
ضربه بر پشت سر نزن اینقدر
دختری داد می زند ، نامرد
عمه را با سپر نزن اینقدر
- ۹۳/۰۵/۰۱
- ۱۳۷۲ بازديد