مناجات با حضرت حجت روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا
دستم چرا به گوشه ی دامان نمی رسد
پایم چرا به خیمه جانان نمی رسد
در طول عمر درد زیادی چشیده ام
دردی به تلخیِ غم هجران نمی رسد
ناز طبیب درد دلم را زیاد کرد
اینگونه شد که نسخه درمان نمی رسد
جمعه، سه شنبه، نه، همه وقت آه می کشم
آتش به گرد این دل سوزان نمی رسد
پایان هفته تازه شروع غم من است
این زلف پیج خورده به سامان نمی رسد
شیطان، هوا، هوس، دل آلوده، آه آه
آیا کسی به داد جوانان نمی رسد
آقا بیا که بی تو همه خشک و تشنه ایم
ابر کرَم بدون تو باران نمی رسد
در قعر چاه نفس بد اندیش گم شدیم
پیغام ما به سوی تو آسان نمی رسد
ای وای بر کسی که در این آخرالزمان
دستان او به عترت و قرآن نمی رسد
هر کس که خاکسار تو آقا نمی شود
بر تو قسم به قلّه ی ایمان نمی رسد
در بین روزهای پر از برکت خدا
روزی به روز نیمه شعبان نمی رسد
روز ظهور تو همه خوشحال می شوند
امّا فزون علی و فاطمه خوشحال می شوند
ادامه شرح زیارت امین الله: وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَةٌ
حاج آقا در ادامه ى شرح زیارت پر فیض امین الله به این فراز رسیدن که: وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَةٌ ؛ به این معنى که در ادامه فراز قبلى بهره هاى فزون به سویشان (مخلوقات) پیوسته است... الان شما ببینید امروز چند لحظه امام زمانتون رو در روضه عباس(ع) زیارت کردى، سلام کردى، اشک ریختى و بدان که از همین طریق بهره بهت میرسه،
امشب داشتیم میومدیم گفتم، ساعت ٣:٠٠ نصف شب صف بستند که مثلاً پاسپورت بگیرند که برن خارج تو این ماه رمضان بیشتر راحت باشند و بى بند و بارى کنند، بیشترشون اینطورند دیگه، مخصوصاً در همین نیمه شعبان؛ خیلى گزارش ها رسیده و میدانیم، از هر ارگانى هم میخواهید بپرسید، خیلى در این شب جشنشون را با شراب و حرام سپرى و جشن گرفتند! و بدونید که به این دسته آدم ها خیر و بهره اى نمیرسد، حتّى اگر خود امام زمان(عج) بیایند خیر نمیرسه. به اونیکه درد کشیده و از همه مهمتر جوانى که مى توانسته طرف حرام بره ولى به خاطر آقاش نرفته، چشم پوشى کرده، ندیده آقاشو قبول کرده! لذا خیر و بهره این دسته از افراد هست که تعلق مى گیرد.
در حالات آیت الله حق شناس (ره) دیدم که دائماً ایشون به جوان ها اشاره مى کردند و با همان حالات خاص خود مى فرمودند: برادرها، داداشى، اخوى؛ هیچ گناهى بالاتر از غیبت آدم رو خراب نمى کند! چون شما ببینید الان خیلى راحت از همدیگر غیبت مى کنیم؛ از آدامسى هم که در دهان داریم راحت تر در دهان ماست! لذا این خیر و بهره اى که عرض کردیم به این جور افراد نخواهد رسید.
وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَةٌ ؛ لذا براى همین است که در ادعیه ماه شعبان مى فرماید؛ اگر تا به حال من را نبخشیدى، از اینجا به بعد من را مورد عفو و بخشش خودت قرار بده. چراکه من آماده بشم براى ماه رمضان...
ضمناً ما یک هفته دیگه بیشتر مجلس زیارت عاشورا نداریم، تا بریم دنبال کارهامون، که اصلاً ببینیم میرسیم به ماه رمضون!؛ چقدرها هستند که تا ماه رمضون اجلشون سر میرسه مى میرند و این ماه رو نمى بینند! شایدهم من و تو باشیم! هیچ کاریشم نمیشه کرد، مرگِ... میگن نوبتت اومد، زودى بیا.
ببینیم کجاى کاریم؟! وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ إِلَیْهِمْ وَاصِلَةٌ که البته یک تیکه هم در ادامه دارد که مى فرماید؛ وَ عَوَائِدَ الْمَزِیدِ مُتَوَاتِرَةٌ ؛ میگه اگر اون اوّلى رو وصل شدى و گرفتى برایت مُتَوَاتِرَةٌ مى شود لذا باید به علامات و اثر وضعى کارها دقت کرد... سیاست هم که دیگه بلدى؛ الحمدالله همه چیز رو بلدى؛ همه منتظرند که این بنده و مخلوق خدا شروع کند به کار و بعضى تیرهاشونو بزارند به کمان و پرتاب کنند، همه هم میگن که فلانى مقصّره... هیچ کس نمیگه خودم مقصرّم که نیمه شبى ناله نزدم و ... امّا بدون؛ چه قشنگ گفت یک لات با صفایى به من که انقدر نگران نباش؛ یه نهاده دیگه! حکومت نیست که! حکومت اوّل دست خدا و امام زمان، بعدش هم دست ولایت فقیه است! فقط خدا کنه شیطنت و اذیّت نکنند که مثل این هشت سال که چقدر اذیّت شدیم که خیلى از ماجرا ها و سران فتنه گرها و غیره و ذلک اصلاً یادمون رفت و اینها در این مدّت دوباره نیرو چیدند و الان هم دارند ادامه مى دهند که بماند...
خدایا بحق امیرالمومنین، بحق امام زمان (عج)، ما را از مسیر حق و حقیقت دور مگردان!
جزء آخر قرآن هم یادتون نره.
اشعار مربوط به روز نیمه شعبان ولادت حضرت مهدی (عج)
ما عاشقیم عاشق این خانواده ایم
جز اهل بیت ما به کسی دل نداده ایم
دستی بروی سینه و دستی بروی سر
در روبروی اهل کرم ایستاده ایم
از شدّت حرارت این عشق و عاشقی
مجنون شدیم و سر به بیابان نهاده ایم
دیگر به جام و باده و ساقی نیاز نیست
ما ها اصالتاّ همه انگورزاده ایم
جای ترنج دست بریدیم بس که ما
محو جمال یوسف این خانواده ایم
شام فراق منتظرانش سحر شده
به به امام عسگری ما پدر شده
جشن بزرگ نیمه شعبان رسیده است
ایّام انتظار به پایان رسیده است
بر روی دست آینه، قرآن بیاورید
یوسف بسوی وادی کنعان رسیده است
ریسه زنید کوچه دل را و بعد از آن
تختی بیاورید سلیمان رسیده است
عطر گلاب نرگس خوشبوی فاطمه
در کوچه باغ کشور ایران رسیده است
ابن رضای چهارم ما شیعه ها
یعنی عزیز شاه خراسان رسیده است
زهراترین ستاره ی دنیا ظهور کرد
از طاق نصرت دل شیعه عبور کرد
وقتش رسیده است بشارت بیاورید
خورشید را به وادی ظلمت بیاورید
یک یک تمام منتظران صف کشیده اند
چندین هزار جام محبّت بیاورید
آمد خبر که کعبه دیگر طلوع کرد
سجّاده ای برای عبادت بیاورید
تا اینکه رهسپار سوی سامرا شویم
از سمت عرش نامه ی دعوت بیاورید
تا کام ماه فاطمه برداشته شود
از کربلا و علقمه تربت بیاورید
آقا رسیده کم نگذارید نوکران
شیرینی بهشتی و جنّت بیاورید
جشن تولّد گل زهرا مبارک است
میلاد با سعادت آقا مبارک است
بانگِ اذانِ عرشِ معلّا بلند شد
صوت صلاه عالم بالا بلند شد
وقتش شده نماز جماعت به پا کند
عیسی به اقتدای تو از جا بلند شد
این چه مقامی است که داری امام عشق
جبریل هم به پای تو آقا بلند شد
آقا گمان کنم که قیامت به پا شده
پرچم به دست حضرت سقا بلند شد
با احتزاز پرچمت احساس میکنم
موجی بروی دامن دریا بلند شد
از بعد آن دگر همه جا رسم گشته است
هرکس شنید نام شما را بلند شد
باید به پیش قائم عالم قیام کرد
با کف زدن به محضر او احترام کرد
ای مانده در مسیر تو چشم امیدها
آقا تویی مراد تمام مریدها
گل می کند میان گلو بغض تازه ای
با هر شمارش ورق سررسیدها
هر جمعه و سه شنبه فقط گریه میکنیم
دل خسته ایم بی تو ز وعد و وعیدها
دل خوش نموده ایم به روز ظهور تو
ای صبح بازگشت تو آغاز عیدها
من مطمئنّم که تو از راه میرسی
با پرچمی به سرخی خون شهیدها
میگیری انتقام شهیدان کربلا
با ذولفقار خود ز تمام یزیدها
با ذولفقار حیدری خود قیام کن
برگرد و کار ظلم و ستم را تمام کن
یک روز میرسد که دوعالم به کام ماست
یعنی لبالب از می مست تو جام ماست
یک روز میرسی به حرم تکیه می کنی
آن روز روز عاشقی و ازدحام ماست
پا در رکاب کرده و تکبیر میکشی
آن لحظه لحظه های خوش انتقام ماست
سربند یاعلی به سر خویش میزنیم
آنجا فدایی تو شدن اهتمام ماست
روز ظهور تو بقیع آباد می شود
تولیّتش به عهده ی والا مقام ماست
از قبرشان درآوری آن دو لعین را
آتش زدن به پیکرشان التیام ماست
بغض گلوی ما همه آزاد می شود
آن روز قلب مادرتان شاد می شود
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
گریه، فراق، گریه، فراق این چه رسمی است؟
دیگر بس است، این همه گریان شدن بس است
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
آقا بیا که بی سر و سامان شدن بس است
سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن
از سفره های غیر تو مهمان شدن بس است
تا کی گناه پشت گناه ای ایّها العزیز؟
تا کی اسیر لذّت و عصیان شدن، بس است
دست مرا بگیر که عبدی فراری ام
دست مرا بگیر گریزان شدن بس است
آقا برس به داد دل خون شیعیان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزّمان
"روضه ی حضرت عبّاس (ع)"
حاج آقا در پایان اشعار مولودی؛ بصورت تک مصرع هایی به روضه سوزناکی از حضرت ابالفضل العبّاس علیه السّلام پرداخته و حال و هوای مجلس را به کلّی عوض کردند:
میان نهر آب چرا گریه می کنی؟ . . .
یا رب مکن امید کسی را تو ناامید . . .
«وَ اللهِ إنْ قَطَعْتُمُو یَمِینِی ؛ إنِّی أُحَامِی أبَداً عَنْ دِینِی»