نوای عرش

صوت و کلیپ حاج آقا منصور ارضی
1 2 3 4 5
مراسم بعدی

دهه اول محرم 1394 حاج آقا منصور ارضی

**************

1) مسجد ارک تهران

از چهارشنبه 22 مهر94 بمدت 10 شب

همزمان با اقامه نماز مغرب و عشاء

میدان پانزده خرداد

2)حسینیه صنف لباسفروشها

از سه شنبه21 مهر 94 بمدت 15 روز صبح

همزمان با اقامه نماز صبح

خیابان سعدی جنوبی

3)حرم عبدالعظیم حسنی (ره)

بعد از دهه اول محرم ، نیمه شبهای جمعه

دو ساعت مانده به اذان صبح

لوگوی سایت

نوای عرش

مناجات با حضرت حجت  روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا

جانم هوای وصل تو کرده شتاب کن
این شیشه را بگیر و پر از عطر ناب کن

من آن گُلم که زینت باغت نبوده ام
پس یک قدم بیا و مرا هم گلاب کن

هر شاخه گل نکرد، علفِ باغ می شود
گل کن به روی شاخه عمرم شتاب کن

من یک دعای بی نفس و بی اراده ام
ای آسمان  . . . مرا مستجاب کن

هر جا که پل زدم که به راه خطا روم
سد طریق کن، پل من را خراب کن

نان از تنور این دل تاریک می خورم
 یک شب تنور سرد مرا آفتاب کن

من که حساب نوکری ام را نکرده ام
 فردا برای من تو حساب و کتاب کن

یک شب مرا به چشم حسینت نگاه کن
یعنی مرا به کرب و بلا انتخاب کن

مناجات با حضرت حجت  روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا

فضای سینه شرربار می شود بی تو
بیا که حال دلم زار می شود بی تو

بیا اگر که نیایی رفیق دیرینت
رفیق لشکر اغیار می شود بی تو

ربیع با تو ربیع است ای صنم ور نه
بهار بر سرم آوار می شود بی تو

بخر که این دل زنگار خورده ام آقا
خرید نسیه ی سمسار می شود بی تو

عطای دست تو شغل مرا گدایی کرد
گدای دست تو بیکار می شود بی تو

بیا و ملتفت آه سینه ی من باش
محل به سینه ام انبار می شود بی تو

ببین که کاسبی این زمانه ی مردم
به سبک وشیوه ی کفار می شود بی تو

برای امت چشم انتظار فکری کن
جهان به دیده مان تار می شود بی تو

بدون تو سفر کربلا نمی خواهم
مسیر عشق چه دشوار می شود بی تو

یتیم عسگری ای غایب از نظر برگرد
دلم هوای تو را دارد از سفر برگرد

مناجات با حضرت حجت  روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا

عاشق غم زده با طرفه نگاهی شاد است
نظری کن که دلم با غم تو آباد است

کار صبرم ز فراق تو به فریاد کشید
چه توان کرد که فریاد رسم فریاد است

رتبه ی نوکرت از رتبه تو گشت بلند
 سایل کوی تو از ناز همه آزاد است

قسمت من نشد آخر که ببوسم قدمت
گوییا حسرت و غم با دل من همزاد است

وای بر من اگر از بی خبرانت باشم
عشق اینگونه همان خانه ی بی بنیاد است

جذبه ی لطف مگر راه گشاید ور نه
بوی پیراهن یوسف گره ای بر باد است

گریه بر غربت زهرا هنر دیده ی ماست
روضه های تو مرا ارثییّه ی اجداد است

هر چه داریم ز دل غم ز مدینه داریم
شیعه را مِحنَت کوچه غم مادرزاد است

ای جگر سوخته از غریت مادر بازآ
هر سحر معتکف تربت مادر بازآ

     
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10