مناجات با خدا - شب شانزدهم رمضان المبارک 1392
باز کن در که گدای سحرت برگشته
بندهی خسته ز عصیان، به درت برگشته
باز هم دربهدری، دور و برت برگشته
سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته
اصلا انگار نه انگار گنهکارم من
به تو اندازهی یک عمر بدهکارم من
گرچه آلودهام و خوار ولی آمدهام
با همان فطرت پاک ازلی آمدهام